حضرت عبدالعظیم الحسنی(ع) از نوادگان امام حسن(ع) است که با چهار واسطه به ایشان میرسد و به همین دلیل وی را «حسنی» نامیدهاند. وی از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین علیهم السّلام و از چهرههای برجسته، محبوب و مورد اعتماد نزد اهلبیت(ع) و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن، شناخت و معرفتی وافر داشت و ستایشهای ائمه از ایشان تایید چنین مدعایی است.
حضرت عبدالعظیم(ع) در راه ری
زمینههای مهاجرت حضرت عبدالعظیم(ع) از مدینه به ری و سکونت در غربت و تحمل شداید را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عبّاسی به ویژه متوکّل نسبت به ائمه(ع) و پیروان آنان بسیار بد رفتار بودند و حضرت عبدالعظیم(ع) نیز از این قاعده مستثنی نبود. درچینن شرایطی ملاقات حضرت عبدالعظیم(ع) با امام هادی(ع) بهانه لازم را به متوکل که به دنبال چنین بهانههایی بود داد. وقتی خبر این دیدار به متوکل رسید، دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان میکرد تا سرانجام به ری رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد. به نقلی وی به قصد زیارت مرقد امامرضا(ع) و به قولی به دستور امام هادی، خانواده خود را در مدینه گذاشت و از سامرا وارد ری شد و در محله ساریانان و کوی موالی، محل برخورد سه محله ویژه حنفیان، شافعیان و شیعیان در خانه یکی از شیعیان جای گرفت.(دائرة المعارف بزرگ اسلامی)
مسافر ری در کسوت فردی ناشناس
حضرت عبدالعظیم(ع) به صورت یک مسافر ناشناس، وارد ری شد و به منزل یکی از شیعیان رفت،مدّتی به همین صورت گذشت. او در زیرزمین آن خانه به سر میبرد و کمتر خارج میشد، به طور طبیعی در ابتدای امر تعداد کمی از شیعیان او را میشناختند اما پس از مدّتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را شناختند و خانهاش محلّ رفت و آمد شیعیان شد. حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت و پس از مدتی محور تجمّع شیعیان و تمرکز هواداران اهلبیت(ع) شد. به نقل روایتی که در «مسند عبدالعظیم حسنی» آمده، وی از طرف امام هادی(ع) نیابت و وکالت داشته و در شهر ری، سرپرست شیعیان بوده است.
استادان، شاگردان و آثار حضرت عبدالعظیم(ع)
ابوالقاسم عبدالعظیم(ع) در طول عمر با برکتش از محضر بزرگانی به عنوان استاد بهرهمند شد که از جمله آنانند؛ شیخ ابراهیم بن ابی محمود خراسانی، شیخ بکاربن حروم کمونهای، عبدالله فاقه (پدر بزرگوارش) همچنین شیخ ابوجعفر برقی، شیخ ابوتراب بن موسی رویانی مازندرانی و سید عبیدالله بن حسین علوی از جمله شاگردان آن حضرت به شمار میروند. ایشان همچنین دارای کتب و تألیفاتی نیز بوده که از مهمترین آنها، کتاب «روز و شب» و «خطب امیرالمومنین (ع)» را میتوان نام برد. عدهای از بزرگان شیعه و مشایخ حدیث و روایت از وی اخذ حدیث کردهاند.نمونهای از اخبار و روایات حضرت عبدالعظیم(ع) به این شکل است، فرمودند: «مؤمن کسی است که هرگاه نیکی کند از عمل خود خوشوقت شود و هرگاه از او عمل بدی سر زد استغفار و بازگشت کند، مسلمان کسی است که مسلمین از دست و زبان او در آسایش به سر برند از ما نیست آن کسی که همسایگان از شرور و فساد آن در امان نباشند.» (عیون الاخبار / باب ما جاء عن الرضا(ع) من الاخبار المجموعه الحدیث) حضرت عبدالعظیم الحسنی از حضرت امام جواد(ع) از پدرش و او از جدش روایت کرده که فرمود: «از حضرت امام صادق(ع) شنیدم میفرمود: سرپیچی از فرمان و دستورات و پدر و مادر از گناهان بزرگ است؛ زیرا خداوند «عاق» را ستمگر بدبخت معرفی فرموده و او را به سختترین عذاب و شکنجه وعده داده است. (علل الشرایع / الباب 229 / الحدیث 2) برای دستیابی به مجموعه احادیث نقل شده توسط حضرت عبدالعظیم میتوان به مسند حضرت عبدالعظیم نوشته آقای عزیزالله عطاردی مراجعه کرد.
مُهر بر لب زده
دردی بود در دل ، ذکری بود بر لب ...
گفتم تابدانم تا بدانی ...